سلول های بنیادی
سلول های بنیادی
سلول های بنیادی ،سلول های بنیادی Pdf،سلول های بنیادی بند ناف،سلول های بنیادی مو،سلول های بنیادی به انگلیسی،سلول های بنیادی مزانشیمی،سلول های بنیادی عصب چشم،سلول های بنیادی بیمارستان شریعتی،سلول های بنیادی در ایران،سلول های بنیادی مغز استخوان،سلول های بنیادی در مغز استخوان،تمایز سلول های بنیادی مغز استخوان،پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان،سلول های بنیادی مغز و استخوان
در این مطلب از سایت جسارت می خواهیم در مورد سلول های بنیادی صحبت کنیم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد. سلول بنیادی مادر تمام سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. این سلولها توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلولها از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارند. هم چنین در بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت موثر بوده و میتوانند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زدهشوند و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلولهای بنیادی، این سلولها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلولهای سالم با سلولهای آسیب دیده کمک کرده است.
آشنایی با سلول های بنیادی
یاخته بنیادی یا بنیاخته، یاختهای با توانایی تقسیم بالا است که هنوز تقسیم نشدهاند. یاختههای حاصل از تقسیم بُنیاختهها (از راه رشتمان) یاخته بنیادی بیشتری میسازند و میتوانند به انواع مختلف یاختههای دیگر دگرگونی و تمایز یابند و ممکن است در مسیر تمایز، برخی مانند یاختههای عصبی، قابلیت تقسیم شدن را از دست بدهند. یاختههای بنیادی در جانداران چند یاختهای یافت میشوند. در پستانداران دو نوع گسترده از یاختههای بنیادی وجود دارد: یاختههای بنیادی جنینی، که از تودهٔ یاختهای داخلی بلاستوسیست جدا هستند، و یاختههای بنیادی بالغ، که در بافتهای مختلف یافت میشوند. در موجودات بالغ، یاختههای بنیادی و نیایاختهها به عنوان یک سیستم تعمیر برای بدن و بازسازی بافتهای بالغ عمل میکنند. از بُنیاختهها میتوان در تولید یاختهها و نهایتاً بافتهای مختلف نیز استفاده کرد. امروزه استفاده از این یاختهها جهت ترمیم بافتهای آسیبدیده در حال گسترش است. یاختههای بنیادی را بر اساس میزان توانایی آنها در تولید بافتهای مختلف، به «همه(تمام) توان» (totipotent)، «پر توان» (pluripotent)، «چند توان» (multipotent) و «تک توان» (unipotent) تقسیم میکنند. تکنولوژی یاختههای بنیادی علاوه بر استفاده از این یاختهها جهت درمان بیماریها و ترمیم و نوسازی بافتها، اخیراً روی تولید این یاختهها نیز متمرکز شدهاست. نوبل پزشکی سال ۲۰۱۲ به خاطر کشف روشی برای بازسازی یاختههای بنیادی از یاختههای تمایز یافته، مشترکاً به دکتر جان بی. گوردون (John B. Gurdon) و شینیا یاماناکا (Shinya Yamanaka) اعطا شد. منابع اصلی یاختههای بنیادی شامل: مغز استخوان، بند ناف، پالپ دندان، بعضی بافتهای چربی و جفت هستند.
سلول های بنیادی چیست؟
سلول بنیادی مادر تمام سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. این سلولها توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلولها از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارند. هم چنین در بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت موثر بوده و میتوانند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زدهشوند و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلولهای بنیادی، این سلولها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلولهای سالم با سلولهای آسیب دیده کمک کرده است.
تاریخچه سلول های بنیادی
در اوایل دهه 1980 میلادی دانشمندان نحوه قرار گرفتن سلولهای بنیادی جنینی از موش و کشت آنها را در آزمایشگاه فرا گرفتند و در سال 1998 برای اولین بار در سلولهای بنیادی جنینی انسان را در آزمایشگاه تولید کردند. اما این سوال پیش میآید که پژوهشگران جنین انسان را از کجا بدست میآورند؟ جنین را میتوان با تولید مثل ، تلفیق اسپرم و تخمک یا شبیه سازی تولید کرد.
توانایی تمایز سلول های بنیادی
سلول های بنیادی را میتوان بر اساس توانایی تمایز و تبدیل آنها به یاختههای دیگر به چهار دستهٔ یاختهٔ بنیادی تمامتوان، پرتوان، چندتوان و تکتوان تقسیم کرد:«همه(تمام)توان» یا totipotent: به سلول تخمک و سلولهای جنین در مرحله ۴ سلولی و ۸ سلولی گفته میشود که میتوانند تمام بافتهای بدن و همچنین پردههای آمنیون (درون شامه) و کوریون (برون شامه) و جفت را ایجاد کنند. این یاختهها را میتوان از جنینهای چهار یا پنج روزه حاصل از تخمکهایی که با روشهای آزمایشگاهی لقاح داده میشوند به دست آورد و در محیطهای کشت اختصاصی رشد داد. از این رو، یاختههای تمام توان به یاختههای بنیادی جنینی هم معروف هستند. «پرتوان» یا pluripotent: به سلولهایی گفته میشود که میتوانند سلولهای چندین بافت را تولید کنند. از جمله سلولهای لایه اکتودرم، مزودرم و اندودرم که به ترتیب مربوط به لایههای خارجی، میانی و داخلی جنین هستند. یاختههای بنیادی اکتودرمی، پیش ساز سلولهای پوست و سلولهای دستگاه عصبی هستند. یاختههای مزودرمی پیش ساز بافتهای عصبی، ماهیچهای، چربی، همبند، خون، سلولهای لولههای کلیوی و … هستند. یاختههای اندودرمی پیش ساز سلولهای لوزالمعده، تیروئید و سلولهای ریوی هستند. در افراد بزرگسال هم، نوعی از یاختههای بنیادی پر توان که منشأ مزودرمی دارند، در پالپ دندان و بعضی بافتهای چربی یافت میشوند. نوعی از این یاختهها (یاختههای بنیادی خون ساز جنینی) را میتوان از خون باقیمانده در بند ناف، پس از تولد نوزاد به دست آورد. ویژگی مهم این یاختهها نابالغ بودن لنفوسیتهای آن است. از این رو میتوان با پیوند زدن آنها به مغز استخوان افراد بیمار علاوه بر تأمین سلولهای خونی جدید برای آنها، انتظار موفقیت بالایی از عمل پیوند داشت. از آن جا که یاختههای بنیادی خون ساز جنینی «پرتوان» هستند و قابلیت تمایز به تمام بافتهای بدن را دارند؛ به دست آوردن آنها از بند ناف افق جدیدی برای درمان بسیاری از بیماریها در آینده نه چندان دور ترسیم میکند. «چندتوان» یا multipotent: یک رده پایینتر از سلولهای پر توان محسوب میشوند و میتوانند سلولهای مختلف یک بافت معین را تولید کنند. مانند سلولهای بنیادی مغز استخوان که قادر به تولید انواع سلولهای مختلف بافت خونی، شامل سلولهای قرمز، سفید، لنفوسیتها و پلاکتها هستند. یاختههای بنیادی موجود در بافتهای مختلف (عصبی، پوست و …) افراد بزرگسال، در این دسته قرار میگیرند. «تکتوان» یا unipotent: به سلولهایی گفته میشود که فقط توانایی تولید یک سلول متمایز را دارند. مانند لنفوسیتهای B که تنها قابلیت تولید پلاسموسیتها را دارند.
کشت سلول های بنیادی جنینی
جنین ۳ تا ۵ روزه را بلاستوسیست مینامند. یک بلاستوسیست تودهای متشکل از ۱۰۰ یاخته یا بیشتر است. یاختههای بنیادی، یاختههای درونی بلاستوسیست هستند که در نهایت به هر یاخته، بافت و اندام درون بدن تبدیل میشوند. رشد یاختههای بنیادی در محیط آزمایشگاه را اصطلاحاً کشت یاختهای مینامند. در واقع جدا کردن یاختههای بنیادی جنینی از طریق انتقال سطح داخلی بلاستوسیست به یک ظرف کشت آزمایشگاهی پلاستیکی که شامل یک بستر تغذیهای به نام محیط کشت میباشد انجام میگیرد. تقسیم و ازدیاد یاختهها بر روی سطح این ظرف انجام میگیرد. سطح داخلی این ظرف معمولاً به وسیله یاختههای پوست جنین موش پوشیده شدهاست. این یاختهها قادر به تقسیم شدن نیستند. به این لایه پوشانندهٔ یاختهای در اصطلاح لایه تغذیهای (به انگلیسی: feeder layer) گفته میشود. دلیل استفاده از این یاختهها فراهم آوردن یک سطح طبیعی به منظور چسپیدن یاختههای بنیادی به آن و عدم جداشدنشان است. در ضمن یاختههای این لایه مواد مغذی را به داخل محیط کشت رها میکنند. پس از چند روز یاختههای کشت داده شده شروع به رشد و تقسیم شدن در این محیط میکنند. هنگامی که این عمل انجام گرفت یاختههای کشت داده شده که زیاد شدهاند را از این محیط برداشته و به محیطهای تازهٔ کشت منتقل میکنند. روند کشت مجدد یاختهها بارها و بارها به مدت چند ماه تکرار میشود. بعد از ۶ ماه یا بیشتر ۳۰ یاختهٔ اولیه تبدیل به هزاران میلیون یاختهٔ بنیادی جنینی میشوند. یاختههایی را که در این دوره ۶ ماه و در این محیط کشت مخصوص تقسیم شده و در عین حال تماییز نیابند را پرتوان (pluripoten) مینامند. اخیراً راه حلهایی جهت کاهش مدت زمان تولید یاختههای بنیادی ارائه شدهاست.
سلولهای بنیادی بالغ
به سلولهایی که پس از تولد از بافتهای مختلف فرد بالغ جدا میشوند، گفته میشود. سلولهای بنیادی خون ساز مستقر در مغز استخوان، مغز، کبد و سایر بافتها از این دسته هستند که قدرت تمایز به برخی از بافتها را دارند.
موانع بر سر راه استفاده از سلول بنیادی
یکی از این موانع مشکل پس زدن است. اگر سلولهای بنیادی جنینی اهدا شده به یک بیمار تزریق شوند ممکن است سیستم ایمنی بدن بیمار این سلولها را مهاجمان خارجی تلقی کرده و به آنها حمله کند. اما استفاده از سلولهای بنیادی بالغ تا حدودی از این مشکل میکاهد. زیرا سیستم ایمنی بدن بیمار سلولهای بنیادی خود بیمار را پس نمیزند.
تولید سلولهای بنیادی از سلولهای تمایز یافته
پژوهشهایی که دربارهٔ ویژگیهای اساسی سلولهای بنیادی انجام شد؛ امکان ایجاد تئوریهایی دربارهٔ نحوه ساخت سلولهای بنیادی از سلولهای تمایز یافته را به وجود آورد. در یکی از پژوهشهای اولیه در این باره، دکتر John B. Gurdon با یک آزمایش کلاسیک در سال ۱۹۶۲ نشان داد که تمایز یک پدیده برگشتپذیر است. در این آزمایش؛ دکتر گوردون هسته یک سلول بالغ روده را در یک سلول تخم قورباغه که هسته آن خارج شده بود، ادغام کرد و مشاهده کرد که مراحل تمایز با موفقیت انجام میشود. پژوهشهای جدید بیولوژیک مولکولی نشان دادند که سلولهای بنیادی «پرتوان» دو ویژگی اصلی دارند. اول این که ساختار کروماتین در هسته آنها فشرده نیست (یوکروماتیک هستند). دوم این که یک تعادل خاص بین فاکتورهای رو نویسی و ساختار کروماتین آنها برقرار است. به عبارتی ساختار کروماتین (که با ایجاد تغییرات اپیژنتیکی روی پروتئینهای کروماتین، قابل تغییر است) روی بیان ژن فاکتورهای رونویسی تأثیر دارد. در سال ۲۰۰۶، شینیا یاماناکا (Shinya Yamanaka) موفق شد با بیان مصنوعی ژنهای تعداد محدودی فاکتورهای رو نویسی نظیر Oct3/4, Sox2, Nanog سلولهای بالغ دست نخورده را به سلولهای نابالغ بنیادی تبدیل کند. تلاشهای این دو فرد جایزه نوبل فیزیولوژی/پزشکی سال ۲۰۱۲ را به خود اختصاص داد.
کاربرد سلولهای بنیادی در تولید اندام کامل
شاید دانشمندان بتوانند حتی یک اندام کامل را در آزمایشگاه پرورش داده و آن را جایگزین اندامی کنند که بر اثر بیماری آسیب دیده است. برای این کار باید نوعی چارچوب از جنس پلیمر زیست تجزیه پذیر را به شکل اندام مورد نظر بسازند و سپس آن را با سلولهای بنیادی جنینی یا بالغ بارور سازند. پس از آن عوامل رشد مخصوص آن اندام افزوده میشوند تا پرورش اندام را تحت کنترل و هدایت درآورند. پس از آنکه چارچوب با بافت خاص آن اندام پوشیده شد آن را به بیمار پیوند میزنند. با بوجود آمدن بافت از سلولهای بنیادی چارچوب تجزیه شده و در نهایت یک گوش ، کبد یا هر اندام دیگر باقی خواهد ماند. از جمله بیماریهایی که احتمالا روزی یا درمان سلولی معالجه خواهند شد میتوان به پارکینسون ، دیابت ، بیماری قلبی ، صدمه به نخاع ، سوختگی ، آلزایمر و ضعف بینایی اشاره کرد.
ویژگی سلول های بنیادی
سلول بنیادی نامی کلی است و به گروهی از سلول های بدن گفته می شوند که دارای چند وپژگی مهم می باشند: 1) این سلول ها تخصص نیافته هستند. 2) مجددا در بدن از طریق تقسیم سلولی خود را تولید و تکثیرمی کنند. 3) عمری طولانی دارند. 4) در شرایط آزمایشگاهی، می توان آنها را به سلول هایی متخصص با اعمال و فعالیت مشخص تبدیل کرد . به عبارتی در محیط کشت و در مجاورت عوامل مغذی خاصی با دست کاری یک سلول بنیادی در حالت پایه, در سلول ژن هایی را فعال نموده و سلول بنیادی مجبور به ایجاد عواملی پروتئینی در داخل و سطح خود می شود و در نهایت به یک سلول مشخص تبدیل می شود . سلول های بنیادی تقریبا در همه بافت های بدن یافت می شوند و به نوعی مسئول ترمیم آنها هستند. این سلول ها دارای انواع متفاوتی می باشند. بدون توجه به انواع سلول های بنیادی این خواص در همه آنها دیده می شود.
افقهای درمانی با سلول های بنیادی
در بیمارییهایی که در آن سلولها دچار خزان یاختهای غیرعادی شده یا به مرور زمان دچار نقص در کارکرد میشوند یا با حمله سیستم ایمنی از بین میروند؛ استفاده از سلولهای بنیادی افقهای درمانی تازهای را محقق خواهد کرد. پارکینسون: در این بیماری نورونهای سازنده دوپامین در قسمت توده سیاه مغز از بین میروند. با جایگزین کردن سلولها میتوان به بهبودی بیمار کمک کرد. به عبارتی اگر نورونهای تولیدکننده نوروترانسمیتر دوپامین را بتوان در محیط کشت ایجاد کرد، احتمال درمان افراد مبتلا به پارکینسون فراهم میشود چون این بیماران اغلب این نورونها را از دست دادهاند. دیابت نوع یک: سلولهای β در جزایر لانگرهانس پانکراس مورد حمله سیستم ایمنی قرار گرفته و از بین میروند. در نتیجه توانایی بدن در تولید انسولین از بین رفته و درصورت عدم تزریق خارجی، بیمار زنده نخواهد ماند. با بازسازی و جایگزینی این سلولها مشکلات بیماران دیابتی حل خواهد شد. آلزایمر: در نتیجه تجمع پروتئین tau (مرتبط با ریزلولههای اسکلت سلولی) در داخل سلولهای عصبی و تجمع پروتئین بتا-آمیلوئید در خارج سلولها، توانایی آنها در انتقال پیام عصبی کاهش یافته و بیمار با مشکلات حافظه و سایر مشکلات عصبی مرتبط رو به رو خواهد شد. در مراحل مختلف این بیماری تعداد زیادی از سلولهای درگیر دچار خزان یاختهای میشوند. با جایگزین شدن سلولهای عصبی از بین رفته؛ بهبود قابل ملاحظهای در وضعیت این بیماران انتظار میرود. سکته مغزی: در اثر ایجاد لخته خونی و در نتیجه از بین رفتن بخشی از بافت مغز به علت نرسیدن اکسیژن اتفاق میافتد. بیماران قلبی: توصیه میشود برای افرادی که در مراحل وخیم بیماری قلبی بوده و در انتظار دریافت قلب پیوندی به سر میبرند، در کنار تجویز داروهای سرکوبکننده دستگاه ایمنی، از روش پیوند یاختههای بندناف به عنوان یک روش کمکی استفاده کرد. بیماران کبدی: در حال حاضر اگر بیماری دچار سرطان کبد باشد، جراح مجبور است برای جلوگیری از انتشار سرطان (متاستاز) به بخشهای دیگر بدن، بخش سرطانی کبد را نابود کند. برای این منظور معمولاً طی دو عمل جراحی همزمان، خون ناحیه سرطانی کبد را قطع میکنند تا بافت آن را بازسازی کنند. درمان قرنیه: هم اکنون پروژه استفاده از سلولهای بنیادی جهت درمان قرنیه چشم در پژوهشگاه رویان در حال پیگیری میباشد. مشکلات/فلج نخاعی، سوختگی، آرتروز، روماتیسم و … درمان بیماریهای دهان، فک:تحقیقات گستردهای در زمینه درمان آسیبهای وارده به بافت صورت و غدد بزاقی با استفاده از سلولهای بنیادی در مرحله آزمایشگاهی در حال انجام است که نتیجه حاصل از آن میتواند جایگزین مواد مصنوعی شود.
شبیه سازی انسانبا سلول های بنیادی
ساله دیگر مورد اختلاف شبیه سازی انسان است. اگر دانشمندان بتوانند جنینی را در آزمایشگاه خلق کنند آیا نمیتوانند آن جنین را درون رحم یک مادر دیگر پیوند زده و زمینه رشد یک نوزاد را فراهم کنند؟! ایده شبیه سازی انسان افکار هولناک و مخوف پرورش ابر انسانها با ضریب هوشی بسیار بالا و قابلیتهای فیزیکی مانند قهرمانان خیالی سوپر من و بت من و یا خلق کودکانی که صرفا برای استفاده از اندام پرورش مییابند را تداعی میکند. هنگامی که گروهی از محققان اسکاتلندی در سال 1997 اعلان کردند که توانستهاند با موفقیت گوسفندی را به نام دالی شبیه سازی کنند وحشت ناشی از شبیه سازی شدت گرفت. حتی با افزایش آگاهی و شناخت دانشمندان از سلولهای بنیادی و توانایی کنترل آنها بحثهای اخلاقی و سیاسی در این مورد داغتر و وخیمتر میشود. بسیاری از دولتها محدودیتهای شدیدی را بر تحقیقات سلول بنیادی اعمال کردهاند و تامین بودجه این تحقیقات را با مشکلات زیادی مواجه نمودهاند.
انواع سلول های بنیادی
به عبارتی سلول های بنیادی برحسب نوع بافتی که در آن دیده می شوند انواع مختلفی دارند. هربافت بدن دارای یک سلول بنیادی مخصوص خود می باشد نظیرسلول بنیادی خون ساز, سلول بنیادی مزانشیمی, سلول بنیادی عصبی, سلول های بنیادی عضلانی , سلول های بنیادی اپی تلیالی , سلول بنیادی بافت همبندی( چربی , غضروف , استخوان) و….. سلول بنیادی بالغ یک بافت می توانند سلول های همان بافت را ایجاد کند. برای مثال سلول بنیادی بافت خون را سلول بنیادی خون ساز می نامند که می تواند انواع سلول های موجود در خون نظیر گلبول های قرمز و گلبول های سفید(لنفوسیت های بزرگ و کوچک, پلاکت ها ,نوتروفیل ها, مونوسیت/ماکروفازها) را ایجاد نماید.
سلول های بنیادی خون ساز
این سلول ها را می توان از سه منبع مختلف جمع آوری و جدا کرد: 1.از مفز استخوان 2. از خون محیطی طی آفرزیس 3 . از خون بند ناف
پیوند سلول های بنیادی خون ساز
1- پیوند اتولوگ : در شرایط خاص بیماری مشخص, سلول های بنیادی از خود فرد بیمارجدا و در سرما در فریزرهای مخصوص نگه داری میشوند. بیمار تحت شیمی درمانی یا تابش اشعه قرار گرفته تا سلول های بدخیم ازبین بروند که گاه باعث از بین رفتن سلول های بنیادی خون ساز مغز استخوان وی نیز می شود. سپس سلول های ذخیره شده به بدن وی بازگردانده می شوند. شانس بیماری پیوند علیه میزبان و عفونت کمتر است اما احتمال عود بیماری نسبت به اهدا از سایرین ( افراد فامیل و یا اهداکننده غیر خویشاوند) بیشتر است. 2- پیوند آلوژن: دو فرد گیرنده و اهداکننده پیوند ممکن است با یکدیگر نسبت خویشاوندی داشته باشند( مثل پیوند سلول های بنیادی خون ساز بین خواهر,برادر و یا از سایر اعضا خانواده ) و یا غیرخویشاوند باشند( دریافت سلول از افراد بالغ یا از خون بند ناف سایرین). در پیوند آلوژن چنانچه گیرنده و اهداکننده پیوند ازنظر آنتی ژن های سازگاری بافتی (Human Leukocyte Antigen HLA , یا مجموعه سازگاری بافتی اصلیMajor Histocompatibility Complex or MHC ) با یکدیگر شبیه باشند, شانس موفقیت پیوند بیشتر است. بیمار برحسب نوع پیوند داروهای سرکوب کننده سیستم دفاعی (immunosuppressive ) و یا مغز استخوان دریافت می کند تا احتمال بروز واکنش های نامناسب را کاهش دهند زیرا این واکنش ها از جایگزینی سلول های پیوندی در بدن بیمار جلوگیری می نمایند. · تشخیص این که کدام نوع پیوند برای بیمار نیاز است با پزشک معالج و بر اساس معیار های استاندارد می باشد.
جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز
جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز از خون محیطی : امروزه رایج ترین روش جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز محسوب می شود. طی فرایندی به نام آفرزیس, خون از بازوی فرد وارد دستگاه خاصی شده که گلبول های سفید وی را جدا و سپس گلبول های قرمز و پلاسما را به بدن وی باز می گرداند. برای افزایش میزان سلول های بنیادی در خون چند روز قبل از آفرزیس دارویی به نام عامل محرک کلونی گرانولوسیتی (Granulocyte- Colony Stimulating Factor= G-CSF ) به صورت زیر جلدی به اهداکننده تزریق می شود. – جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز از مغز استخوان: امروزه، استفاده از این روش محدود به موارد محدودی می باشد. در این روش، سلولهای بنیادی بهطور مستقیم، از مغز استخوان گرفته می شوند. این کار، تحت بیهوشی عمومی یا موضعی انجام شده و معمولا از مغز استخوان لگن استفاده می شود. این اقدام در حدود 2ساعت طول می کشد و اهداکننده بهطور معمول، میتواند همانروز و یا حداکثر روز بعد بیمارستان را ترک کند و پس از 2 تا 3 روز فعالیت عادی خود را از سر بگیرد. ممکن است سلول های بنیادی موجود در مغز استخوان در آزمایشگاه جداسازی گردند. باید توجه داشت که در این روش، مغزاستخوان طبیعی در بدن فرد اهداکننده، به سرعت شروع به رشد دوباره کرده و جایگزین مغزاستخوان اهدا شده می گردد. · زمان بهبود پس از اهدا سلول های بنیادی خون ساز در افراد بالغ, بستگی به فرد اهداکننده و نوع اهدا دارد اما به طور معمول طی چند روز(1 روز تا حداکثریک هفته ) پس از اهدا , فرد قادر به انجام فعالیت های طبیعی خود و بازگشت به کار می باشد.
- ۹۷/۰۳/۲۶